الزام دوگانه

ساخت وبلاگ
   مردم اما سرمست، سر در برف فرو کرده و قنبل بر هوا کرده، امیدی نیست

الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 140 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:02

   مست و لایعقل و پاره، آواره و بی سرپناه تا قرمزی چشم ها تمام شود و برگردم به خانه. در خانه شام می خورم. در خانه برنج هست. مادر یاد داده خانه جایی است که در آنجا برنج باشد. و طبق گفته ی بابا، با چنین خانه ای من از هفتاد درصد مردم دنیا خوشبخت ترم.   بالاخره، هر کسی تعریف خودش را از خانه دارد. خانه جایی است که درش کتاب بخوانی، درش دوش بگیری، درش کسی را بکنی، درش آرامش داشته باشی، درش فیلم ببینی، درش هر اتفاقی که می خواهی بی افتد. خانه هر طور هم که تعریف شود، وقتی باشد، آدم از هفتاد درصد مردم دنیا خوشبخت تر است. ولی ما، چند پسر مست و لایعقل و پاره، آواره و بی سرپ الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : بی خانه مان, نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 98 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:02

   همیشه وقتایی که ناراحت بودم، سعی می کردم خودمو قوی نشون بدم. موقع رفتن آدما، موقع باختن، هر بار که یه چیزی رو از دست می دادم، هر بار که میدیدم چقدر آدم بهتر از من هست، هر باری که هیچ حرفی برای گفتن نداشتم، هر بار که می فهمیدم چقدر ضعیفم همه چیو پاک می کردم. در گوش خودم می خوندم محسن قویه، محسن میتونه. حالا یکی رفت، تنهایی که عیبی نداره. این بارو باختی، پسر! این دنیای توعه، چطوری کسی می تونه توش از تو بهتر باشه؟ به خودم دروغ می گفتم. هرچند امشب دارم فکر می کنم این بار نه، این بار ناراحت می مونم. ولی کافیه صب بشه، باید قبول کنیم که آدما شبا صادق ترن و کاش شب الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : عکس از کلکسیون لاک,کلکسیونی از ایده های نو,کلکسیونی از جرایم,کلکسیونی از مدل مانتو,کلکسیونی از مانتو,آلبوم کلکسیون از سامان جلیلی, نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 120 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:02

   نگام یا به صورت تو بود یا رو کف زمین. این یه بازیه، فقط باید تو چشمای تو نگاه کنم، هر بار چشمام به جای دیگه ای بی افته از اول شروع می‌شه. دوباره از تو. ولی آخرش که یاد گرفتم قانون بازی رو درست اجرا کنم باختم، کور شدم، اخه من فقط تورو میشناسم. فقط با تو میشه از این بازیا کرد. نبودنت تو بازی تعریف نداره. از وقتی سرتو چرخوندی نگاه منم از رو زمین تکون نخورد. بعدش تازه فهمیدم بازی مهم نبوده که بخوام دنبال یه همبازی دیگه باشم، تو مهم بودی. یعنی مهم هستی، هرچند من دیگه باختم، من دیگه نمی‌بینمت، من دیگه کور شدم. نه که چشمام چیزی رو نبینه اما همه جا سیاهه. وقتی به الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 117 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:02

   بابا اونقدری خسته هست که شبا، قبل از ساعت یازده، قبل از تموم شدن اخبار جلوی تلوزیون خوابش میبره. وقتی میرسم خونه تلوزیونو خاموش می کنم. از تو اتاقش، از روی تختش پتوی سبزشو بر میدارم و میکشم روش. کنارش سینی چاییه، قدیما باهاش بحث می کردم نخ دندونش رو تو سینی نندازه ولی هنوزم این عادت رو داره. هر دو تامون بیرون از خونه شام می خوریم، از تو آشپزخونه، از توی یخچال میوه بر می دارم. مسواک میزنم. میخابم. صبح ها هشت بیدار میشم. بابا هفت و نیم میره سرکار. بهش زنگ میزنم، از اتفاقایی که روز قبل برامون افتاده حرف می زنیم. یکم با هم شوخی می کنیم، برای هم آرزوی موفقیت الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : فقدان الشهية,فقدان الاب,فقدان,فقدان الام,فقدان الذاكرة,فقدان الجواز في امريكا,فقدان الوزن,فقدان الاب صعب,فقدان الحبيب,فقدان الشهية العصبي, نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 107 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:02

   منو احمق فرض کردی و میخوای بهم بخندی یا خیلی جدی داری میگی سرمو بالا بگیرم؟ داری از چی حرف می زنی؟ منو میبینی یا داری نطق سطح بالا و جمله های قصارتو با فصاحت کلام پشت تریبون روی سن نثار صد تا مریدی که داری می کنی؟ نه، نگران نیستی. صدات بم تر میشه، کلمه ها رو کامل ادا می کنی. اسمش صحبت کردنه یا خودارضایی نمی دونم، ولی من برات دست نمی زنم، من پامو تو لجن‌زاری که توش گیر کردی نمی ذارم، خودمو درگیر دغدغه ها و راه حل های سطحی تو نمی کنم. من گاو نمیشم. تو درک نمی کنی. تا جایی می فهمی که حال من خوب نیست، اگه دارم سیگارو کم تر می کنم به خاطر اینه که به کسی رو ننداز الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : تهوع,تهوع سارتر,تهوع بارداری,تهوع به انگلیسی,تهوع ژان پل سارتر,تهوع صبحگاهی,تهوع بعد از مشروب,تهوع بارداري,تهوع حاملگی,تهوع بارداری در شب, نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 101 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:02

   بچه گربه ها ی خیابونی درست نمی دونن باید چه واکنشی در مقابل ماشین داشته باشن. ساعت یازده و نیم بود، خیابونم خلوت، سرعت منم بالا، بچه گربه ام مشکی. اولش که دیدمش و صدای موتور رو شنید رفت سمت چپ، اما یهویی راهشو عوض کرد و مستقیم دویید زیر لاستیکای ماشین. معکوس کشیدم، کل هفتاد کیلو وزنم رو انداختم رو ترمز، بوی لنت بلند شد. منتظر بودم ببینم قراره چی بشه. ولی اصلن چیز جدیدی نبود، فقط از زیر پوستم بیرون اومد. یعنی تو زندگیم هم همیشه سعی کردم، ولی چند لحظه ی آخرش فقط منتظر نتیجه موندم، آخه هیچ کاری هم از دستم بر نمی اومد. من فقط می تونستم ترمز بگیرم و امید وار الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : چهار سه دو یک,سهره چهار گل,سه چهار پنج روزه,سه چهار,مسابقه چهار سه دو یک,برنامه چهار سه دو یک,چهار مضراب سه تار,چهار مضراب سه گاه,چهار مضراب سه گاه پایور,چهار مضراب سه گاه سنتور, نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 103 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:02

   ما هر دو در میان چیزی گم شده ایم. من در راهی که به بیراهه میرسد و تو در میان شعری که منِ راه زده جسارت سرودنت را ندارد؛ یا توانش را، یا هر چیزی که به شعر منتهی میشود را. من در میان دنده های خرد شده ی شاعری زندانی ام و تو در میان کلماتی که صدایشان در نمی آید گیر کرده ای. ما در میانیم. در میان نگاه های معنادار نامفهوم و سلام و سکوت. در میان خیابان اتفاقی و شروع چرخۀ افکار چرا دوباره تلاقی ما. ما در میان جبر جغرافیا و زمان مشترک و لحظه های بی انتهای نگاه گیر کرده ایم. ما در میان هر چیزی هستیم و چیزی میان ما نیست. به من چیزی بگو، با تو چیزی را در میان می گذارم. بای الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : تو از این چه سود داری که نمی کنی مدارا, نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 147 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:02

   حرف های شبیه به هم، از آدم هایی که با هم فرق دارن

الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 109 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:01